خـُـدا و مــَـن

اگـر رفیق شفیقی درست پیـمان بـاش

خـُـدا و مــَـن

اگـر رفیق شفیقی درست پیـمان بـاش

خـُـدا و مــَـن

هَمه عاشقان بشارت که نمانَد این جدایی
برسد وصالِ دولت بکند خـُدا خدایی
ز کرم‍ مزید آیـد دو هزار عید آید
دو جهان مرید آید تو هنوز خود کجایی..

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب

بضـــی خـونه هـارو اِمـروز دیدَمـ .......

 

عـَـرضِ خـونـه فوقِ فوقش 5 متــر |:


اینـا خـونـه نیستـَـن .. پـوستــِـرَن .. |:


  • io

ایـن روزا بـَـرعـَـکسِ هَمیـَشه بجـای اینکـه نگــران تنظیـمـ وُضوحِ اُتـوماتیـکِ دوربین واسـه شفافیــت عکسـامـ باشـَـمـ


نگـرانِ تنظیـمـِ وُضوحِ اُتـوماتیـکِ چشمـامـ واسه شفافیــتِ دیدنـَـمم .. 


+فردا و اولیـن روز بـا عینـک!

  • io

شاعـرانِ قدیـمی را نمیـدانـَـمـ ولـی شاعرانِ عصر ما حـَـق دارند یـارِشان را به "ماه" تشبیــه کنند ..



ایـن تیتــرِ یـک شـب نوشـت اَست!

کـه دَر ادامـه میخـوانیــد .. 



  • io
دراز نوشتِ دومم ( از بعد کنکور ) 
ان شاء الله امشب میرسه دستتون ..
(:

هرچی نوشتم تموم نشد .. باید بریم افطاری..
  • io

مـوقعـی که دارَمـ با اِشتـها غذا می خورَمـ :


گودزیلا :   اِ ماماااااااااان نگا چقـد میخوره!!!! بعد به من میگه نخور 

+ دیــوونه من همسن تـو بودَمـ چوب کبـریت بودَمـ ..

گودزیلا :  الانم  هستی 

+ |: مرسی هسدم واقعن ..

مامان : راس میگه دیگه .. نخور.. چـاق بشو که نیستی تو،  ولی به هر حال نخور .. 




#اینگونه است که غذا  (عملن) کـوفت می شود ..  |:


  • io

خــُـدایا خودِمـونیـما 

دُرستـه اِفطاری دادَن ثـواب داره ولی زحمت هم خعلی داره..

:/




+بـا اینـکـه من نقش زیـادی نداشتـَـمـ ولـی انقـد نشستـمـ و بلنـد شدَمـ آخر شبـی سر گیجـه داشتـَـمـ

++ خداروشـکـر کـه اسـراف نشـد و غذا نــَـمـوند ..

  • io

عـَـقرَبـه هـایِ شبـرنـگ سـاعـَـتمـو دوس دارَمـ (:



+دوس داشتـنی هـای مینیـاتوری!

  • io
دیـروز دَفترچـه خـاطراتِ قدیـمی ای رو خـوندَمـ که توش خیـلی چیـزایِ خنـده داری نوشتـه بودمـ

واقعن بچـه گـونـه بـود...
کلــی خنـدیدمـ

اَمـا ایـنو اولش نوشتـه بودَمـ کـه خیـلی قشنـگ بـود .. 

:

فرد فرد انسان ها در این جهان راه درست را می جویند و سعادت را طلب می کنند و چون تشنگان

در تکاپوی یافتن آب به این طرف و آن طرف می دَوند ..

گاه درخشش زیبای یک دریاچه ی بزرگ را مشاهده می کنند

و به سرعت به سوی آن می شتابند ..

اما هنگامی که نزدیک می شوند

چیزی نمی یابند و تازه می فهمند

که در پی سراب دویده اند ..

13/3/88

  • io
بعد از مدت ها ...
هرکی که به این کوتاه نوشت ها عادت کرده و حوصله ی طول و تفصیل نداره نخونه..

فوران کردم! (:

دراز نوشتم رو بخونین ... بی ضرره..


  • io

سَرزَمیــنِ آریــاییِ مـان اَز دو قومـِـ مـاد هـا و پـارتـها بـه وُجـود آمـَـده است ..


بـه هـَـمین دَلیـل  مـُـشکلات مَـردُمــِ ایـن سـَـرزَمیـن 

یـا اَز طـَـریـقِ 

مـادی 

حـَـل می شـَـوَد یـا اَز طریـقِ 

پـارتـی!


+مدت ها پیش وقتی دوستم این نوشته رو سر زنگ ادبیات به من رسوند .. خیلی بهم بر خورد .. اما واقعیت اغلب اوقات  تلخِ ..

  • io

اَعصـاب کـه نـَـباشــَـد

کــارهـا رو هـَـوایــَـنـد!



بعله..

  • io

دَر بـَرابـَر خــَندیـدَن مـُقاوِمـَت نَکنیــن!


+ساده

(:

  • io


بـه خـاک بـر مـَرو اِی  آدَمـی بـه نخوَت و نـاز 


کـه زیـر پـایِ تـو همچـون تـو آدَمیــزاد اَسـت ../!


+ ):

  • io

اَز یـَقـه ی داغ ِ پیـراهـَنِ ِ اُتـو کشیـده ش

 بـویِ اُدکـُلنـی کـه واسَش خـَریدَمـ

بلنـد میشـه..

:)

:x


+عاشقـانه هایِ مینیــاتوری!

  • io

پیــدا کـَردَنِ ریــحون اَز تـویِ سبـزی خوردَن 

بـه اَنـدازه ی

پیـدا کـَردَنِ آلـو اَز تـویِ قیمـه 


واسـَمـ اَرزِشمــَنده!

  • io
مـــــــا را ز  خیـالِ تـو چـه پـَـروایِ شـراب اَسـت

خـُمـ گـو سـَر خـود گیــر کـه خــُمـخـانـه خــَراب اَست ..


+جـِنـاب حافـظـ ! لایــک!
(:
  • io

ایـنکـه یکــی حرفـامـو گوش بـده یـا بخـونـه

و طوری نظـر بده کـه اِنگـار من خودَمـ آگـاه بـه اون مسئلـه نیستــَـمـ 


رو اصلــَـن دوس نـَـدارَمـ..

  • io

با اَلطـافِ بــَـچه هایِ پــَخش (!) مادامی که تــِلویزیـون روشن باشه



هــَرگز جای خالیِ آهنگی بـَرای رَقاصان غـَیـور کـِشوَر حـِس نمی شود



 :|

  • io

خدانــَـکنـه مـَرد جَماعـَت مـَریـض بــِشه..!

اگه یکـی نــَباشه نـازشو بــِکــِشه 

بـا پایِ خودِش میــره درِ خونـه ی عــِزرائیــل..

والا :|



+البته هــَمیشه یکی هَست ... زَنی به نامـِ مــُـقدَسِ مادَر ... یـا خانـومـِ هـَمسَر :)

  • io

گاهــی که اصلــَـن حوصــِله ی پوشیـدَن لباسِ مــُـفصـَل نـــَداری

بیشتـــَـر قــَـدر چادُرِتـــو میدونی!


+شوخی با دوستِ هَمیشـِـگی اَم ... (:

  • io