خـُـدا و مــَـن

اگـر رفیق شفیقی درست پیـمان بـاش

خـُـدا و مــَـن

اگـر رفیق شفیقی درست پیـمان بـاش

خـُـدا و مــَـن

هَمه عاشقان بشارت که نمانَد این جدایی
برسد وصالِ دولت بکند خـُدا خدایی
ز کرم‍ مزید آیـد دو هزار عید آید
دو جهان مرید آید تو هنوز خود کجایی..

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب

۱۵ مطلب در اسفند ۱۳۹۳ ثبت شده است

اینم از طرفِ همکلاسیِ دلشادِ منه


سدیم سیلیکون سزیم سلنیم سیلسیم سیبورگیوم ساماریوم

 هفت سین شیمی امسال 

پیشاپیش عید مبارک دوستم 



ینی فک کرده با نصفِ ترم ، الان هممون شیمیست شدیم

هعی

:دی

  • io

هَنوز عید نشده من متحوِل شدَم




مثلن منم خیلی تغییر کردَم

  • io

- قدِ تو به کُجای دیوار میرسه؟

 الان میام وامیستم ببین تا کجام

- خب وایسا یه لحظه

میخوام برم مامان صدا میکنه

- خب یه دقه وایسا به خودت ماواشیگاهی بزنم ببینم چی میشه دیگه

:| :| 





+ گودزیلا وارد میشود

مَنو چی فرض میکنه نمدونم


  • io

انگار کُلِ 93 

کاراش جمع شده تو هَمین یه هفته

شبانه روز سرِپاییم ، تموم شدنی نیس!

هعی




+ بی ربط عکس

کار بالا منظور کار خونه س

بی ربط ضمیمه:

 کار با دَستکشِ بزرگ خعلی سخته

اونم کشاورزی


  • io
بـاس دوبــاره آستیــن بالا بزنــم ..





























مـوتورِ تهویــه هَوایِ یخچـال رو اَز وَقتـی درس کردمـ  نزدیـکِ چهار ماهه خوب بوده

یوهــو قـاط زده .. باز بایس برم تو یخچـال :|
  • io

بیشتــر که می گردمـ و میخونـمـ

میبینــم چه نگــاه های احمقــانه و کوته فکــرانـه و در کل منفــی ای به

این مســله ی 

ازدواج 

میشه..

از جانــبِ جوونـا..


نمیخوایــد مسئـولیـت بپذیــرید به خودتـون مربـوطه..

لااقل فــاز منــفی نـدیــد به هــمه

مسقره ها

  • io

این خیلی زیاد به دلم نشست ..

:


یه روز یه جوان به آقا میگه :حاج آقا یه سوال داشتم؟

آقای بهجت(ره) با خوشرویی فرمودند: بفرمایید

جوون گفت: حاج آقا چیکارکنم که از عبادت لذت ببرم؟

آقا با همون لبخند زیباشون فرمودند: شما نمی خواد کاری بکنی که از عبادت لذت ببری!

شما لذت های دیگه رو ترک کن

لذت عبادت خودش میاد سراغت. 


  • io

به آدَمایی که همیشِگیِ عُمری ،

 لحنشون حُکم‍ِ سیلی به گوش بدبختِ مُقابل رو داره چی میگن ؟

اصن چیزی میگن ؟ 

اگه نمیگن خودَم‍ یه کلمه ی درخور پیدا کنم‍ 





+جدی نوشت : منم همیشه دلم میخواد تو تخم چشاشون زل بزنم 

همین کافیه

به اختیار اینا باشه ، اَز خدا هم طلبکارن 


  • io
اَز عَلایق اِنکار نا شدَنیِ 
که
بی دلیل نیز هست





+ هَمیشه ناگهان  یکی گیرم میاد!   :دی
  • io
مامان شونـصدتا چادر دوخت
- حالا میـخوای اینو کجـا بپوشی؟
+ نمیدونـم
- خب پس برا چی دادی دوخت؟
+ دادم بدوزه تا وقتـی تورو عـروس کردم
- از الااااان؟ اونم چادر؟؟؟
+ خب برا عروسی اینا تو یه نفر بودی کارمون کم بود ، برا تو اونا چهار پنج تان..کلی کار برام پیش میاد و سرم شلوغ میشه نمیفهمم چادر چیه کجاست چیکارش کنم


++ مامان مادرانه دوسِت دارن.. خوششش به حالِت
  • io

هیــچ ازین وعض خوشم نمیــاد..

وَقتـی انقــد از دیگرون و دُنیا ناراحتم که با خودمم ، نه!

حرف زدن داره یادَم‍ میــره..

دیگـه مث قبل اون شور و شوق وحشتنــاک‍ رو برا کشف کردَن آدمـا ندارم‍

خداجان !

دلم‍ میخواد همون خودِ قبلیم‍ باشم‍

بچه

زلزله

بی نهایت شاد

قوی

و 

آروم‍



+ کمکتو لازم‍ دارَم‍

  • io



مَن گنگِ خواب دیده و عالَم‍ تمام کَر

مَن عاجزم‍ ز گفتن و خلق اَز شنیدَنش




+وَقتی کسی برایِ حرف زدَن یافت می نشود

  • io

یه زمانی عادَت داشتم ساعتمو دَست راستم می بَستم

یادِش بخیر ..

حرفِ مردُم تو این مورِد روم اثر گذاشت.. 

  • io
پنج صُب تا هشت شب
خورشید مَنو خواب نمیبینه 
:/
دانشگاه تو وبلاگ نویسی من اختلال ایجاد کرده ها
  • io

+ ها راستی تو قورمه سَبزی دوس نداری

- آره دیگه

+ فائزه قورمه سبزی دوس نـــــدااااره

- حالا لازم نیس هَمه بفهمن ،  ناراحت میشَن

+ نــــــــــــــــــــــه من بایَد بگم‍ هَمه جا، نمیشه که

- :|

  • io