خـُـدا و مــَـن

اگـر رفیق شفیقی درست پیـمان بـاش

خـُـدا و مــَـن

اگـر رفیق شفیقی درست پیـمان بـاش

خـُـدا و مــَـن

هَمه عاشقان بشارت که نمانَد این جدایی
برسد وصالِ دولت بکند خـُدا خدایی
ز کرم‍ مزید آیـد دو هزار عید آید
دو جهان مرید آید تو هنوز خود کجایی..

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «پرتقال» ثبت شده است


بابا میوه و پرتقال خریدن آوردن خونه و رفتن

خونی و غیر خونی

من رسیدم‍

خوابیدم‍

پاشدم‍

هیچ پرتقال خونی ای وجود نداشت


بابا : خانوم‍ پس اینا چی شدن؟

مامان: نمیدونم‍ والا

گودزیلا: فائزه خواب بود ، من هی کارارو کردم‍ یدونه خوردم‍

تموم‍ شد


ما :| :| :| :|

نوش جونت! الان، خوبی؟

:|

گودزیلاااااست!

  • io