خـُـدا و مــَـن

اگـر رفیق شفیقی درست پیـمان بـاش

خـُـدا و مــَـن

اگـر رفیق شفیقی درست پیـمان بـاش

خـُـدا و مــَـن

هَمه عاشقان بشارت که نمانَد این جدایی
برسد وصالِ دولت بکند خـُدا خدایی
ز کرم‍ مزید آیـد دو هزار عید آید
دو جهان مرید آید تو هنوز خود کجایی..

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب

سفــرشــُـمال2

دوشنبه, ۲۸ مهر ۱۳۹۳، ۰۶:۴۷ ب.ظ

میوه هایی که نمی دانم خوردنی بودند یا نه را چیدیم و همراه اوردیم که والده محترم حتی اصلا اجازه ندادند حتی کمی از آن ها بچشیم ..

مدام با اصرار مادر جهت دور کردن آن میوه های کذایی روبرو بودیم و فقط مجال ان را پیدا کردیم که دانه هایی از آن را له کنیم و از رنگ بنفش فوق العاده ی دراز ماندگاری اش لذت ببریم..

مناظر اطراف نکاه پدر را هم از جاده می گرفت و به خود خیره می کرد..

البته با مبلغی نچ نچ

کردن و ای و آی ایشان متنبه شدند تا همه ی حواسشان را به رانندگی بدهند ..

شالیزار های پلکانی که از اصل آن عجایب سبزگانه بود..

مرغوبیت برنجش را حتی از بوی خرمن ها هم میشد فهمید....

تمام فضای بینی را پر می کرد و مزه ی کته ی زعفرانی را به یاد آدم می آورد..

من و گودزیلا 

در ادامه همچنان آرزوی قطره ای باران یا اندکی مه با حتی کمی هوای سرد تر، به آسمان و اطراف خیره..

اما دریغ از کمی مروت که آسمان امروز در حق ما به خرج دهد..

  • io

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">