سفــرشــُـمال1
شنبه, ۲۶ مهر ۱۳۹۳، ۱۱:۵۵ ب.ظ
بالاخــَـره اینمـ همون سفـرنامـه ی شمـال که گفتـه بودَمـ
سابقه ی اینهمه تاخیـر نداشتمـ
عذر خواهمـ
(:
درابتدای مسیر از فرط کم خوابی چشم ها به خماری می رفت که قبل از فیروزکوه وادار شدیم به جهانی دیگر برویم و برگردیم.. این مغازه و آن مغازه و دکان و بقالی دنبال سرشیر محلی گشتیم که معتقد بودیم جوینده یابنده است و یقین کردیم ..
توی جاده ادامه دادیم تا قبل از ورسک جایی را پیدا کنیم که قبلا هم انجا نشسته بودیم..ابشاری عاجز با ابی که پ هاش آن خنثی نبود..
یافتیمش اما کوره راهی که باید برای رسیدن طی می کردیم وادارمان کرد همان نزدیکی ها نرسیده به ابشار مذکور در پناه تپه ای سرسبز کنار جاده ی فرعی یک روستا اتراق کنیم..
سرشیر و عسل و چای داغ و هوای خنک ...
کمی کنجکاوی و دوباره راه..
- ۹۳/۰۷/۲۶