شکرت که به حد مرگ خسته میشمـ
مرگ واقعی روزمرگیِ
نه دست و پا و سرد درد و خوابالودگی
همه ی اینا در عین لذت و شادی یعنی خوده خوده زندگی
- ۰ نظر
- ۱۷ ارديبهشت ۹۷ ، ۲۱:۴۴
شکرت که به حد مرگ خسته میشمـ
مرگ واقعی روزمرگیِ
نه دست و پا و سرد درد و خوابالودگی
همه ی اینا در عین لذت و شادی یعنی خوده خوده زندگی
جیمی: وَقتی یه زن تصمیم میگیره لطافت خودشو کنار بذاره و خطرناک بشه،
باید ازش ترسید!
+Friends with benefits+
+ نظر به پُست جناب چشم به راه...
راکی:
موضوع این نیست که چقدر محکم میتونی ضربه بزنی،
زندگی راجع به اینه توش چقدر محکم میتونی ضربه بخوری
و با این حال باز رو به جلو حرکت کنی،
اینجوریِ که تو بازیِ زندگی برنده میشی..
Rocky Balboa/2006/Silvester Stallone
توی یک جمع بی حوصله نشسته بودم
طبق عادت همیشگی مجله را ورق زدم تا به جدول رسیدم
همین که توی دلم خواندم سه عمودی
یکی گفت بلند بگو
گفتم یک کلمه سه حرفیه
ازهمه چیز برتر است
آقا گفت: پول
تازه عروس مجلس گفت: عشق
شوهرش گفت: یار
کودک دبستانی گفت: علم
آقا پشت سرهم گفت : پول، اگه نمیشه طلا، سکه
گفتم : حاجی اینها نمیشه
گفت: پس بنویس مال
گفتم : بازم نمیشه
گفت: جاه
خسته شدم با تلخی گفتم : نه نمیشه
دیدم همه ساکت شدند
مادر بزرگ گفت: مادرجان، "عمر" است.
سیاوش که تازه از سربازی آمده بود گفت: کار
دیگری خندید و گفت: وام
یکی از آن وسط بلندگفت: وقت
یکی گفت: آدم !
خنده تلخی کردم و گفتم : نه
اما فهمیدم
تا شرح جدول زندگی کسی را نداشته باشی
حتی یک کلمه سه حرفی آن هم درست در نمی آید !!!
باید جدول کامل زندگیشان را داشته باشی.
بدون آن همه چیز بی معناست!!!
هرکس جدول زندگی خود را دارد.
هنوز به آن کلمه سه حرفی جدول خودم فکر میکنم
شاید کودک پا برهنه بگوید: کفش
کشاورزبگوید: برف
لال بگوید: حرف
ناشنوا بگوید: صدا
نابینا بگوید: نور
و من هنوز در فکرم
که چرا کسی نگفت:
" خدا "
صادق هدایت